راهبرد اشتباه در مواجهه با VODها/ آیا پخش تلویزیونی «یدو» و «تکتیرانداز» صحیح بود؟
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۷۹۰۲۸
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، نشست مجازی «در خدمت یا خسارت تلویزیون» با تأملی بر پخش تلویزیونی فیلمهای سینمایی «یدو» و «تک تیرانداز» پیش از اکران در سینما، با حضور ابراهیم اصغری تهیهکننده فیلم تکتیرانداز و حامد بامروتنژاد تهیهکننده سینما و فعال رسانه به همت سایت راهنوشت و به صورت مجازی برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اصغری در این نشست گفت: پخش فیلم سینمایی «تک تیرانداز» از تلویزیون به اصرار مدیران سازمان صدا و سیما بود، البته به نظرم تلویزیون باید برنامهای برای مناسبتهای مختلف داشته باشد تا در بزنگاه ها متقاضی اکران فیلم هایی نباشد که طبق عرف ابتدا باید در سینما باید پخش شود.
وی در ادامه تصریح کرد: مسئله دیگری که در اکران فیلم تک تیرانداز ما را مجاب به پخش آن از تلویزیون کرد این بود که در شرایط و محدویتهای کرونایی و مشکلات اقتصادی، مردم چند ساعتی پای این فیلم بنشینند و فراغتی از مسائل و مشکلات داشته باشند و در کنار آن با شخصیت شهید زرین آشنا شوند.
* رسالت صدا و سیما در مواجهه با سینما رقابت نیست، حمایت است
اصغری با بیان این که مدیران بازرگانی برای من و همکارانم شفاف کنند که فیلمهای خارجی را با چه قیمتی خریداری می کنند و آیا متناسب با همین قیمت فیلم های ایرانی خریداری میشود یا خیر، گفت: قیمت خرید فیلمهای سینمایی که تلویزیون میدهد چیزی حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون است و این به نسبت هزینههای میلیاردی فیلمها شاید منصفانه نباشد.
این تهیه کننده سینمای ایران افزود: در سالهای اخیر به همه چیز تورم خورده جز قیمت خرید فیلم های سینمایی از تلویزیون و انتظار می رود که صدا و سیما به عنوان مرجع حمایت از فرهنگ و هنر این سرزمین رویه خود را در این زمینه تغییر دهد و حداقل هزینه خرید هر فیلم باید ۱۰ تا ۲۰ درصد هزینه تولید فیلم باشد.
وی در ادامه گفت: تلویزیون رسالتش رقابت با سینما نیست، بلکه تلویزیون باید از سینما حمایت کند به خصوص سینمایی که در جهت منافع ملی گام بر میدارد.
* قیمت خرید فیلمها توسط تلویزیون بهروز نیست
در بخش دیگری از این نشست حامد بامروت نژاد، تهیه کننده سینما و فعال رسانه ای نیز با اشاره به صحبت های اصغری گفت: فیلمی که حداقل با دو یا سه میلیارد ساخته و بارها از تلویزیون پخش میشود، با مبلغی بسیار اندک یعنی 150 میلیون خریداری میشود و این مبلغ مربوط به کمتر از یک ماه پیش است که ما فیلم «منطقه پرواز ممنوع» را به تلویزیون فروختیم و اگر صدا و سیما قصد حمایت دارد، قیمت خرید فیلم را متناسب با نرخ روز و قیمت واقعی تأمین سازمان به روزرسانی کند.
وی با اشاره به بحث جلسه و پخش تلویزیونی فیلم های یدو و تک تیرانداز پیش از اکران در سینما اظهار داشت: این اقدام صدا و سیما، نخست ضرر و خیانت کردن به سینماست و برداشت پول از جیب مردم و اسراف است و دلیل این اقدام صدا و سیما به نظرم رقابت با vod هاست و آن ها راهبرد اشتباهی را برای این رقابت انتخاب کرده اند و این راهبرد اشتباه آن ها را به اینجا رسانده است.
بامروت نژاد در ادامه گفت: از منظر سرمایه گذار و با منظر اقتصادی اقدام تهیه کنندگان این دو اثر کار پر سودی بوده چرا که «یدو» با شش جایزه و هفت نامزدی در جشنواره فجر و به عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر و با توجه به این که دو ارگان حاکمیتی پشت آن بودند و با فرض داشتن سینمای مناسب در اکران با وجود شرایط کرونایی میشد امید داشت یک میلیارد تومان در سینما بفروشد. در اکران آنلاین هم میتوانست به فروش متوسط یک میلیاردی برسد. در پخش VODها و تکفروشیهای مجازی به راحتی تا ۶۰۰ میلیون درآمد میرسد. فروش حق پخش تلویزیونی به میزان ۱۵۰ میلیون تومان هم وجود داشت که با کسر حق سینمادار و توزیع کننده و پخش کننده این فیلم میتوانست در شرایط کرونایی متوسط یک میلیارد و ۸۵۰ میلیون بازگشت سرمایه از مردم و مخاطب نهایی داشته باشد.
* راهبرد تلویزیون در مواجهه با vodها غلط است
این تهیه کننده سینما در ادامه تصریح کرد: هزینه ای که صدا و سیما بابت این فیلم ها کرد از این جیب به آن جیب است و حتما سرمایه گذار از منظر اقتصادی با فروش فیلم به صدا و سیما برد کرده است. اما از منظر اقتصاد سینما پخش تلویزیونی فیلم ها امری اشتباه بود.
وی گفت: معتقدم فروش فیلمها به صدا و سیما از منظر سرمایه گذار با معیار اقتصاد سینما کار اشتباهی بوده است. پول هنگفت پخش این فیلم ها از جیب بیتالمال رفته در حالی که میتوانست از جیب مخاطب هزینه شود. دستمان را از برگبرندههای خود خالی میکنیم. پولی از سهم بیتالمالش هدر دادهایم و هدیهای قلابی با پول خودشان برایشان فاکتور کردهایم.
بامروت نژاد با بیان این که صحبت از اکران دوباره فیلم تا حدود زیادی بلاوجه است، گفت: صدا و سیما در رقابت با vodها به راهبرد غلط رسیده است و این راهبرد غلط او را به این اسراف رسانده و می خواست به یک برندینگ برای خود برسد که از اساس اشتباه بود و او را به مراد دلش نخواهد رساند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: سینما صدا و سیما فیلم تهیه کننده سینما قیمت خرید فیلم پخش تلویزیونی بامروت نژاد تک تیرانداز صدا و سیما فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۷۹۰۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفافسازی کند
حسین قره: آقایان در تلویزیون که خیال خودشان را راحت کردهاند، انگار وقت و زمان و گوش و چشم سایر حواس و قوای فاهمه و... که مخاطبان دارند، مِلک حضرتشان است و تصمیم و کنترلش با خودشان نیست، اخیراً هم که دیگر تبلیغ نمیسازند، در واقع خود آگهیها به سریال وسط فوتبال و سریال و... تبدیل شده است، شاید مخاطب یادش برود که داشت چه میدید و البته دیده شده بعضی از مواقع خود پخش هم یادش رفته و رفتهاند برنامه بعدی.
تلویزیون شفافسازی کنداگر مخاطب تلویزیون باشید گاهی آن قدر تبلیغات طولانی است که نسبت به زمان پخش و قیمت ثانیه و دقیقه تبلیغات در تلویزیون این شائبه برایتان پیش میآید که صداوسیما در شکل کلی سهامدار آن کالا و خدمات است؛ چون واقعاً خارج توجیه است، مثلاً فرض بفرمایید یک نوعی از چرخگوشت (تعمداً اسم و اصل برند و کالا را نمیگویم) هست که شما هر وقت تلویزیون را روشن کنید اول تبلیغکنندگان آن را میبینید. اگر یک برند برنامه بلندمدتی داشته باشد که هر خانواده ایرانی (حدود ۲۵ میلیون خانوار) یکی از این وسیله را داشته باشند، حتی اگر ۸۰ درصد سود حاصل از هر دستگاه را صرفه تبلیغات تلویزیونی کند باز هم باتوجهبه ساعات پخش در میانبرنامهها یا بین نیمههای فوتبال و... توجیه اقتصادی ندارد، آخر تبلیغات حاصل عدد و رقم است، یک برند این میزان از سود را هزینه میکند تا این میزان از بازار هدف محصولاتش را بخرند، آخر تکمحصولی که بازار جهانی هم ندارد، این همه تبلیغ را با چه توجیه اقتصادی انجام میدهد. مگر اینکه مثلاً در آغاز سال با بخش آگهی تلویزیون یک قرارداد کلی بسته شده باشد که مثلاً N هزار ساعت بخش در سال به قیمت N میلیارد تومان و گرفتن دو نوع تخفیف، یکی از بابت این که کالا موردبحث تولید ایرانی است و حمایت از بازار داخلی است و دیگر اینکه چون قرارداد موردی نیست و کلی و سالانه است.
همینجا چند سرفصل وجود دارد که میشود درباره آن صحبت کرد. یک اینکه تقریباً قریب بهاتفاق تبلیغات این چنینی را چند بازیگر و احتمالاً یک شرکت تبلیغاتی میسازند، پرسش اول این است، آیا محدودیتی و رانتی خاص برای سازندگان تبلیغات وجود دارد یا نه تصادفاً این اتفاقات رقم خورده است.
دوم اینکه اگر محدودیتی نیست آیا چنین شرایطی برای همه تولیدکنندگان ایرانی وجود دارد. اگر چنین است آیا تلویزیون فراخوانی عموماً داده است که شرایط برای همه کالاها و همه بازارها و خدمات وجود دارد و میتوانند از این بستر استفاده کنند. اگر این فراخوان داده شده و اگر شرایط برای همه یکسان است، در بازار تولید داخلی هیچ برند دیگری تمایل به این همه ساعت پخش ندارد؟ که این خود چند سرفصل دیگر را باز میکند که آیا برندها و تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدهاند که همین میزان هم هزینه کردن در تلویزیون گران است و بازگشت سرمایه ندارد چرا که سرمایه گرانبهای اجتماعی تلویزیون ریزش داشته است.
فقط یک نکته دیگر میماند که در شرایط اجتماعی امروز و مسئله زنان به کار با مداقه نیاز دارد، آقایان ابتدا و میان و انتهای بعضی از برنامههای گفتوگومحور درباره زنان، تبلیغاتی را نشان میدهند که دغدغه زنان خانهدار این سرزمین خلاصه میشود در پوره سیبزمینی، این هم سطح سلیقه و دغدغه و بلندنظری، واقعاً خود حماسه است. (تأکید میکنم که آن تبلیغات میتواند در برنامههای آشپزی و یا سرگرمی محور پخش شود؛ ولی بعد از هر برنامههای منظور است.)
دوباره و بلکه شاید دوباره باید تأکید کنم که صداوسیما به دلیل اختصاص بودجه ملی - که امسال ۲۴ هزار میلیارد تومان به آن اضافه شده است - باید نسبت به تمام کنشها و واکنشها، برنامهسازیها، تولیدات و... پاسخگو به ملت باشد. اگر تلویزیون خصوصی بود یا همچون شبکه نمایش خانگی منبع مالش از بخش خصوصی تأمین میشد، این همه تأکید لازم نداشت و آقایان جبلی و جلیلی که بر مسند و صندلی یگانه رسانه ملی نشسته تکیه زدهاند باید برای تکتک اقدامات پاسخگو باشند.
هنرمندان و فاجعه تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و سینماهمانطور که همه میدانیم، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و... حوزه سینما چشم و دل از تلویزیون بریدهاند و به سینما و شبکه نمایش خانگی پناه بردهاند و ناگفته نماند که هنرمندان ترازی هم چشم و دل از همه چیز شستهاند و در سکوت نشستهاند. شاید توجیه بسیاری این است که «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل». بههرتقدیر کار ما قضاوت نیست و هر که هر چه خود میخواهد همان میکند؛ اما نکته کجاست، در شبکه نمایش خانگی و سینما که بخش خصوصی دستی در تولید آن دارد برای تأمین هزینه یا نیاز به سرمایهگذاری دارد که نیتش سود کم و حضور در خلق هنر است و یا نه سرمایهگذاری که مثل هر تجارت و بازار و صنعتی به دنبال سود مکفی و بهاندازه سرمایه است. بماند که هر کدام باشد مهم نیست مهم ارائه هنرمندانه تبلیغات در آثار است. این مسئله و پدیده هم مختص ما نیست، همه جهان گرفتار این نوع تولید تبلیغات هستند. این چرخه که باید کالای تولیدشده به دست مصرفکننده برسد و آن را مصرف کند که چرخه تولید دوباره بچرخد، هر چه هست فعلاً سرنوشت این عصر است؛ اما نوع ارائه آن بسیار مهم است.
تبلیغات گل درست حتی گرفتاری بزرگترین هنرمندان تاریخ معاصر بوده و هست. بهخاطر دارم در یک نشست کارگردان فقید و بزرگ تئاتر جهان، پیتر بروک در زمان بخش یکی از جسورانهترین آثارش (مهابهاراتا) در تلویزیون همین مشکل را داشته که هر ۱۵ دقیقه آن فیلم تئاتر قطع و برنامه به بخش آگهی میرفته است. این قطع حس و حال و هوا برای یک فیلم تئاتر و مخاطب و تولیدکنندگان آن عذابآور بوده و پیتر بروک صحبت میکند و از سرمایهگذاران و گروههای تبلیغاتی میخواهد که اطلاعاتشان را در آخر و حتی تیتراژ بیاورند؛ ولی حس تماشاچی را در میانه اثر قطع نکنند. (نقل به مضمون عرض کردم؛ چون سالها پیش این ویدئو را دیدیم.)
قاعده سریال ها و پخشهای جهانی و تلویزیونها خصوصی این است که هر ۲۰ دقیقه فرصتی یک تا دودقیقهای به آگهی داده شود؛ اما اینکه در سریالی که هنرمندان برجسته در آن هستند به درودیوار آن تبلیغات چسبیده باشد و حتی در یک سریال مثلاً ساختمان مرکزی شرکت تبلیغکننده دیده شود... (باز هم تأکید میکنم که از ارائه مصداقی واقعی پرهیز دارم) دیگر فاجعه گل درشتی است و از خارج از عرف تمام درسهای تبلیغات است و قطعاً به ضدتبلیغ تبدیل میشود.
تبلیغات در عصر جدید با هنر گرافیک که هنری بصری است گره میخورد، مختصر و موجز و متناسب و با احترام به شعور مخاطب. اینکه در همه جای یک سریال نمای نزدیک بازیگر و سرش باشد و پشت سرش فلان شامپو که واقعاً ضدتبلیغ است. یکی از شروط استمرار یک هنر احترام به مخاطب است و هنرمندان آفرینشگر نباید اجازه دهند که تبلیغات غیرهوشمندانه و گل درشت به اعتبار آنان ضربه بزند.
توجه به تولید ملی و بهرهمندی تولیدکنندگان که سالانه میلیونها نفر از خدماتشان استفاده میکنند کار بسیار خوبی است، تبلیغات چنین پدیدهای است، اما استفاده در حد فوق ابزار و بیاحترامی به مخاطب را باید خود هنرمندان فکری برایش بکنند. هنرمندانی که کار تبلیغات میکنند باید سرمایهگذاران را توجیه کنند که چه چیزی برای آنان مناسب است. تندادن تمام به خواسته سرمایهگذار که احتمالاً خواستهای داشته و اصرار دارد که در چنین شرایط اقتصادی پر ماجرایی سرمایهگذاریاش حداکثر سود را داشته باشد باید با قواعد هنر هم بخواند، برای اعتبار برندی که ساخته است حداقل بپذیرد که ارائه هنرمندانه کالا و خدمات برندش برای شرکت و تجارتش سودی بلندمدت خواهد داشت.
تبلیغات محیطی که در اختیار سینما و شبکه نمایش خانگی است هم یکی از سرفصلهایی است که میتوان درباره آن نوشت که در این کوتاه نوشته نمیگنجد.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902705